اختلالات روانی رایج که باید بشناسید (بخش دوم)
اختلال وسواس فکری عملی (OCD) یک اختلال اضطرابی است که توسط رفتار وسواسی تکراری و تفکر اضطرابی مداوم توصیف میشود. این اختلال روانی ممکن است در اواخر کودکی یا در دوران بلوغ شروع شود. در این مطلب با ما همراه باشید تا با اختلال روانی رایج که زندگیتان را مختل میکنند، آشنا شوید.
افراد مبتلا به این اختلال خودشیفتگی اغلب بر این باورند که مهمترین فرد هستند در زندگی دیگران یا در زندگی کسانی که با آنها ملاقات میکنند.
اختلال روانی رایج که زندگیتان را مختل میکنند
1. اختلال شخصیت نمایشی چیست
افراد مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی (Histrionic personality disorder (HPD بسیار تحریک پذیر و هیجانی هستند و رفتارهای پررنگ و لعاب، نمایشی و برونگرایانه دارند. در این مقاله با علائم اختلال شخصیت نمایشی ، علل به وجود آمدن این بیماری، راههای شناسایی و درمان اختلال شخصیت نمایشی و مشکلات مرتبط با این بیماری و همچنین وضعیت آینده احتمالی افراد مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی مطالی بسیار خوب و کاملی را بیان می کنیم.
این اختلال روانی یک اختلال از گروهی اختلالها است که گروه B یا اختلالهای شخصیتی دراماتیک نامیده میشوند. افراد مبتلا به این اختلالها دارای احساسات و عواطفی پرشور و ناپایدار هستند و تصورات ذهنی آنها از خودشان غیرواقعی و تحریف شده است. عزت نفس افراد مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی به تایید شدن آنها از جانب دیگران وابسته بوده و برخاسته از احساس واقعی خودارزشی نیست. آنها تمایل شدیدی به دیده شدن و مورد توجه قرار گرفتن دارند و اغلب برای دریافت توجه بگونهای دراماتیک و نمایشی یا نادرست رفتار میکنند.
این اختلال در زنان شایع تر از مردان است و معمولا در نوجوانی یا اوایل جوانی آشکار میشود. در بسیاری از موارد، افراد مبتلا به اختلال شخصیتی نمایشی مهارتهای اجتماعی خوبی دارند؛ با این وجود، آنها در تعامل با دیگران بگونهای رفتار میکنند که خود را در مرکز توجه قرار دهند.
این اختلال روانی یک اختلال از گروهی اختلالها است که گروه B یا اختلالهای شخصیتی دراماتیک نامیده میشوند. افراد مبتلا به این اختلالها دارای احساسات و عواطفی پرشور و ناپایدار هستند و تصورات ذهنی آنها از خودشان غیرواقعی و تحریف شده است. عزت نفس افراد مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی به تایید شدن آنها از جانب دیگران وابسته بوده و برخاسته از احساس واقعی خودارزشی نیست. آنها تمایل شدیدی به دیده شدن و مورد توجه قرار گرفتن دارند و اغلب برای دریافت توجه بگونهای دراماتیک و نمایشی یا نادرست رفتار میکنند.
این اختلال در زنان شایع تر از مردان است و معمولا در نوجوانی یا اوایل جوانی آشکار میشود. در بسیاری از موارد، افراد مبتلا به اختلال شخصیتی نمایشی مهارتهای اجتماعی خوبی دارند؛ با این وجود، آنها در تعامل با دیگران بگونهای رفتار میکنند که خود را در مرکز توجه قرار دهند.
2. اختلال شخصیت وابسته چیست ؟
وقتی اتکای شما به دوستان و خانواده وارد محدوده خطرناک میشود، چه اتفاقی- برای خودتان یا دیگران- میافتد؟ این یکی از نشانههای اختلال شخصیت وابسته است، یک اختلال روانشناختی که مشخصهی آن اتکای دائمی به دیگران برای ارضای نیازهای عاطفی یا حتی جسمانی است.
تشخیص اختلالات شخصیت دشوار و بحث برانگیز است و علت آن تا حدودی این است که مرز بین نمودهای سادهی شخصیت و اختلالات شخصیتی تا حدودی مبهم است – برای همین است که عبارت “محدوهی خطرناک” در اینجا به کار رفته است. رفتار “کنه”– خیالپردازی دربارهی ازدواج در اوایل یک رابطه، مدام پیام فرستادن، و غیره – یک چیز است، اما اینکه تمام تصمیمات بزرگ و کوچکتان را به هوی و هوس آدمهای دیگر واگذار کنید موضوع دیگری است.
مانند بیشتر اختلالات شخصیتی، شخصیت وابسته زمانی به اختلال تبدیل میشود که به مرور زمان مدام عملکرد فرد را، مستقل از عواملی مانند شرایط پزشکی یا سوءمصرف مواد مخدر، مختل میکند. به طور خاص، مشخصهی اختلال شخصیت وابسته نیاز شدید به مراقبت از سوی دیگران، و نیز ترس فلجکننده از تنهایی است.
بیایید در ادامه برخی از علائم اختلال شخصیت وابسته را بدانیم- هر چند فهرست زیر معیار تشخیص نیست. اما اگر ترس از طرد شدن و ناتوانی از تصمیمگیری مستقل زندگی روزمرهتان را مختل کردهاست، شاید لازم باشد به یک روانشناس مراجعه کنید.
تشخیص اختلالات شخصیت دشوار و بحث برانگیز است و علت آن تا حدودی این است که مرز بین نمودهای سادهی شخصیت و اختلالات شخصیتی تا حدودی مبهم است – برای همین است که عبارت “محدوهی خطرناک” در اینجا به کار رفته است. رفتار “کنه”– خیالپردازی دربارهی ازدواج در اوایل یک رابطه، مدام پیام فرستادن، و غیره – یک چیز است، اما اینکه تمام تصمیمات بزرگ و کوچکتان را به هوی و هوس آدمهای دیگر واگذار کنید موضوع دیگری است.
مانند بیشتر اختلالات شخصیتی، شخصیت وابسته زمانی به اختلال تبدیل میشود که به مرور زمان مدام عملکرد فرد را، مستقل از عواملی مانند شرایط پزشکی یا سوءمصرف مواد مخدر، مختل میکند. به طور خاص، مشخصهی اختلال شخصیت وابسته نیاز شدید به مراقبت از سوی دیگران، و نیز ترس فلجکننده از تنهایی است.
بیایید در ادامه برخی از علائم اختلال شخصیت وابسته را بدانیم- هر چند فهرست زیر معیار تشخیص نیست. اما اگر ترس از طرد شدن و ناتوانی از تصمیمگیری مستقل زندگی روزمرهتان را مختل کردهاست، شاید لازم باشد به یک روانشناس مراجعه کنید.
3. اختلال وسواس فکری عملی چیست ؟
اختلال وسواس فکری عملی (OCD) یک اختلال اضطرابی است که توسط رفتار وسواسی تکراری و تفکر اضطرابی مداوم توصیف میشود. این اختلال روانی ممکن است در اواخر کودکی یا در دوران بلوغ شروع شود. در مراحل اولیه، ممکن است با یک چیز ساده مانند شستن مکرر دستها شروع شود، اما بعد از آن ممکن است به حالت جدیتری دربیاید به طوری که در آن فرد مبتلا دستهایش را صدها بار در روز بشوید.
دیگر افراد مبتلا ممکن است دائم نگران باشند که آیا درب به درستی قفل شدهاست یا نه، نسبت به نظافت و پاکیزگی، افکار یا عکسهای ترسناک جنسی، شنیدن صداها، و غیره وسواس داشته باشند. OCD یک بیماری روانی است که در آن فرد مبتلا به حدی کمالگرا میشود که یک تمایل درونرانشی برای رسیدن به کمال در همه جا و همه وقت به یک خصیصهی غیرواقعگرایانه تبدیل میشود و سبب بروز پریشانی در فرد میشود.
این اختلال روانی حتی اطرافیان فرد مبتلا را تحت تاثیر قرار میدهد چرا که از نظر آنها زندگی کردن با یک فرد مبتلا به OCD دشوار است. OCD باعث بروز اختلال در زندگی اجتماعی و کاری فرد مبتلا میشود. هرچند حتی اگر افراد مبتلا از مشکل خود آگاه باشند، باز هم قادر به کنترل کارهای وسواس خود و توسعهی مکانیسمهای دفاعی نیستند. هیچ علت شناخته شده یا تستهای تشخیصی پزشکی برای این بیماری وجود ندارد. ترکیبی از درمانهای طبیعی، از جمله رواندرمانی، فقط میتوانند به فرد مبتلا به OCD کمک کنند، آن هم در صورتی که خود فرد همکاری کند.
دیگر افراد مبتلا ممکن است دائم نگران باشند که آیا درب به درستی قفل شدهاست یا نه، نسبت به نظافت و پاکیزگی، افکار یا عکسهای ترسناک جنسی، شنیدن صداها، و غیره وسواس داشته باشند. OCD یک بیماری روانی است که در آن فرد مبتلا به حدی کمالگرا میشود که یک تمایل درونرانشی برای رسیدن به کمال در همه جا و همه وقت به یک خصیصهی غیرواقعگرایانه تبدیل میشود و سبب بروز پریشانی در فرد میشود.
این اختلال روانی حتی اطرافیان فرد مبتلا را تحت تاثیر قرار میدهد چرا که از نظر آنها زندگی کردن با یک فرد مبتلا به OCD دشوار است. OCD باعث بروز اختلال در زندگی اجتماعی و کاری فرد مبتلا میشود. هرچند حتی اگر افراد مبتلا از مشکل خود آگاه باشند، باز هم قادر به کنترل کارهای وسواس خود و توسعهی مکانیسمهای دفاعی نیستند. هیچ علت شناخته شده یا تستهای تشخیصی پزشکی برای این بیماری وجود ندارد. ترکیبی از درمانهای طبیعی، از جمله رواندرمانی، فقط میتوانند به فرد مبتلا به OCD کمک کنند، آن هم در صورتی که خود فرد همکاری کند.
4. اختلال شخصیت وسواسی جبری چیست ؟
اختلال شخصیت وسواسی جبری (OCPD) یک بیماری روانی است که فرد مبتلا به آن درگیر قواعد، نظم و ترتیب، و کنترل است. و چون بیماری از بطن خانواده هر فرد شروع می شود ممکن است ژنها در آن دخیل باشند. کودکی و محیط یک فرد نیز ممکن است در آن نقش داشتهباشد.
این اختلال روانی میتواند هم زنان و هم مردان را تحت تاثیر قرار دهد. اما اغلب در مردان رخ میدهد. OCPD برخی از همان علائم اختلال وسواسی جبری (OCD) را دارد. افراد دارای OCD افکار ناخواسته دارند، در حالی که افراد دارای OCPD باور دارند افکارشان درست است. به علاوه OCD اغلب در کودکی شروع میشود در حالی که OCPD معمولا در سنین نوجوانی یا اوایل دهه ۲۰ سالگی آغاز میشود.
افراد دارای OCPD با OCD بسیار موفقیتطلب هستند و نسبت به اقداماتشان احساس ضرورت میکنند. اگر آدمهای دیگر در برنامههای سفت و سختشان اختلال ایجاد کنند، ممکن است ناراحت شوند. شاید قادر نباشند خشمشان را مستقیما ابراز کنند. اما افرادی که OPCD دارند احساساتی مانند اضطراب یا درماندگی دارند که آن را مناسبتر میدانند.
فرد دارای OCPD علائم کمالگرایی را دارد که معمولا در اوایل بزرگسالی شروع میشود. ممکن است این کمالگرایی توانایی فرد را در به اتمام رساندن کارها تحتالشعاع قرار دهد، چون استانداردهای این افراد بسیار سرسختانه است. ممکن است آنها زمانی که نمیتوانند شرایط را کنترل کنند از نظر هیجانی عقب نشینی کنند. این میتواند روی توانایی آنها در حل مشکلات و برقراری روابط نزدیک اثرگذار باشد.
این اختلال روانی میتواند هم زنان و هم مردان را تحت تاثیر قرار دهد. اما اغلب در مردان رخ میدهد. OCPD برخی از همان علائم اختلال وسواسی جبری (OCD) را دارد. افراد دارای OCD افکار ناخواسته دارند، در حالی که افراد دارای OCPD باور دارند افکارشان درست است. به علاوه OCD اغلب در کودکی شروع میشود در حالی که OCPD معمولا در سنین نوجوانی یا اوایل دهه ۲۰ سالگی آغاز میشود.
افراد دارای OCPD با OCD بسیار موفقیتطلب هستند و نسبت به اقداماتشان احساس ضرورت میکنند. اگر آدمهای دیگر در برنامههای سفت و سختشان اختلال ایجاد کنند، ممکن است ناراحت شوند. شاید قادر نباشند خشمشان را مستقیما ابراز کنند. اما افرادی که OPCD دارند احساساتی مانند اضطراب یا درماندگی دارند که آن را مناسبتر میدانند.
فرد دارای OCPD علائم کمالگرایی را دارد که معمولا در اوایل بزرگسالی شروع میشود. ممکن است این کمالگرایی توانایی فرد را در به اتمام رساندن کارها تحتالشعاع قرار دهد، چون استانداردهای این افراد بسیار سرسختانه است. ممکن است آنها زمانی که نمیتوانند شرایط را کنترل کنند از نظر هیجانی عقب نشینی کنند. این میتواند روی توانایی آنها در حل مشکلات و برقراری روابط نزدیک اثرگذار باشد.
5. اختلال شخصیت خودشیفتگی چیست ؟
علائم و نشانه های این اختلال روانی عبارتند از: داشتن یک احساس واهی مهم بودن، احساس کاذب موفقیت بدون حد و مرز، اعتقاد به این که فردی خاص و منحصر به فرد هستید، بهرهگیری از دیگران، فاقد احساس همدلی بودن، متکبر بودن، و حسادت نسبت به دیگران. این علائم سبب بروز اندوه قابلتوجهی در زندگی هر فردی میشود.
اختلال شخصیت خودشیفتگی اختلالی است که توسط یک الگوی طولانی مدت بزرگنمایی (به صورت خیالی یا رفتار واقعی)، نیاز شدید برای تحسین شدن از سوی دیگران، و معمولا فقدان کامل احساس همدلی نسبت به دیگران شرح داده میشود. افراد مبتلا به این اختلال اغلب بر این باورند که مهمترین فرد هستند در زندگی دیگران یا در زندگی کسانی که با آنها ملاقات میکنند. شاید این الگوی رفتاری برای یک پادشاه در قرن شانزدهم در کشور انگلستان مناسب به نظر برسد، اما امروزه برای بیشتر مردم عادی به طور کلی نامناسب در نظر گرفته میشود.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفتگی اغلب حالات و برخوردهای مغرورانه، پرنخوت و ریاست مآبانه با دیگران دارند. به عنوان مثال، یک فرد مبتلا به این اختلال ممکن است در مورد بیادبی یا حماقت یک پیشخدمت سر به هوا شکایت کند یا ارزیابی درست یک پزشک را با حماقت تمام نادرست بنمایاند. امروزه محققان نمیدانند چه چیزی باعث بروز اختلال شخصیت خودشیفتگی میشود. با این حال نظریههای زیادی در مورد علل احتمالی بروز اختلال شخصیت خودشیفتگی وجود دارند. بیشتر متخصصین روی یک مدل علت و معلولی بیوسایکوسوشال اتفاق نظر دارند.
بر اساس این مدل علل بروز این اختلال روانی به احتمال زیاد با توجه به عوامل بیولوژیکی و ژنتیکی، عوامل اجتماعی (مثلا این که چگونه یک فرد در مراحل اولیهی رشد خود با خانواده و دوستاناش و بچههای دیگر تعامل دارد)، و عوامل روانی هستند (شخصیت و خلق و خوی فرد، که توسط محیط زندگی او شکل گرفته و مهارتهایی که برای مقابله با استرس آموختهاست). این امر نشان میدهد که جهت بروز این اختلال یک عامل واحد مسئول نیست – بلکه ماهیت پیچیده و احتمالا در هم تنیدهی این سه عامل است که اهمیت دارد. مطابق با تحقیقات اگر یک فرد مبتلا به این اختلال شخصیت باشد، ریسک افزایشیافتهی کمی وجود دارد که آن را به فرزندان خود انتقال بدهد.
ادامه دارد...
منبع: تحریریه سایت کسب و کار بازده – پریسا جعفری
اختلال شخصیت خودشیفتگی اختلالی است که توسط یک الگوی طولانی مدت بزرگنمایی (به صورت خیالی یا رفتار واقعی)، نیاز شدید برای تحسین شدن از سوی دیگران، و معمولا فقدان کامل احساس همدلی نسبت به دیگران شرح داده میشود. افراد مبتلا به این اختلال اغلب بر این باورند که مهمترین فرد هستند در زندگی دیگران یا در زندگی کسانی که با آنها ملاقات میکنند. شاید این الگوی رفتاری برای یک پادشاه در قرن شانزدهم در کشور انگلستان مناسب به نظر برسد، اما امروزه برای بیشتر مردم عادی به طور کلی نامناسب در نظر گرفته میشود.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفتگی اغلب حالات و برخوردهای مغرورانه، پرنخوت و ریاست مآبانه با دیگران دارند. به عنوان مثال، یک فرد مبتلا به این اختلال ممکن است در مورد بیادبی یا حماقت یک پیشخدمت سر به هوا شکایت کند یا ارزیابی درست یک پزشک را با حماقت تمام نادرست بنمایاند. امروزه محققان نمیدانند چه چیزی باعث بروز اختلال شخصیت خودشیفتگی میشود. با این حال نظریههای زیادی در مورد علل احتمالی بروز اختلال شخصیت خودشیفتگی وجود دارند. بیشتر متخصصین روی یک مدل علت و معلولی بیوسایکوسوشال اتفاق نظر دارند.
بر اساس این مدل علل بروز این اختلال روانی به احتمال زیاد با توجه به عوامل بیولوژیکی و ژنتیکی، عوامل اجتماعی (مثلا این که چگونه یک فرد در مراحل اولیهی رشد خود با خانواده و دوستاناش و بچههای دیگر تعامل دارد)، و عوامل روانی هستند (شخصیت و خلق و خوی فرد، که توسط محیط زندگی او شکل گرفته و مهارتهایی که برای مقابله با استرس آموختهاست). این امر نشان میدهد که جهت بروز این اختلال یک عامل واحد مسئول نیست – بلکه ماهیت پیچیده و احتمالا در هم تنیدهی این سه عامل است که اهمیت دارد. مطابق با تحقیقات اگر یک فرد مبتلا به این اختلال شخصیت باشد، ریسک افزایشیافتهی کمی وجود دارد که آن را به فرزندان خود انتقال بدهد.
ادامه دارد...
منبع: تحریریه سایت کسب و کار بازده – پریسا جعفری
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}